عباس کوچولوی منعباس کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
حسین کوچولوی مامانیحسین کوچولوی مامانی، تا این لحظه: 8 سال و 3 روز سن داره
پیوند عشق من و باباپیوند عشق من و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

عباس ملکی کودک دوزبانه فارسی انگلیسی

اولین سفر نامه عباس کوچولو

بیست و هفتم آبان نود و سه من و پسر گلم تصمیم گرفتیم بدون بابایی بریم سفر   اونم به جزیره زیبای قشم آخه بابایی بخاطر مشغله کاریش نتونست با ما بیاد و   ما با خاله راضیه و خاله حمیده و خاله معصومه به این سفر زیبا رفتیم   مامانی خیلی می ترسید گل پسرش اذیتش کنه به همین خاطر دست به دعا شد و   از خدا خواست عباس کوچولو تا آخر سفر پسر خوبی باشه   این بود که گل پسر قصه ما به لطف و یاری خدا خیلی پسر گلی بود آروم و مهربون و   مامانی خوشحال بود از اینکه خدا به حرفاش گوش داده این بود که برات یه عالمه   لباس خوشگل خریدم   برای بابایی هم کافشن و ...
30 آبان 1393

اولین دندون گل پسرم

پسمل طلای مامانی دندون نو مبارک آخرش بعد از کلی اذیت شدن و نق زدن بالاخره مروارید قشنگی از لثه هات زده بیرون طلای مامان دندون قشنگت مبارک اینم از عکسای جشن کوچیک خانوادگی که من و بابا به واسطه ی دندون قشنگه ی گل پسرمون براش ترتیب دادیم:  
14 آبان 1393

اولین محرم

عباس جانم امروز اولین محرمی هست که تو می بینی پسر قشنگم امیدوارم الگویت علی اصغر علیه السلام باشد و در تمامی مراحل زندگی ات پا در مسیر عشق به اهل بیت بگذاری... همیشه و هر لحظه به خدا می سپارمت ...
6 آبان 1393

هفت ماهگیت مبارک

عزیز دل مادر پسر قشنگم هفت ماهگیت مبارک دلبندم     حالا دیگه برای خودت مستقل شدی چهار دست ئ پا راه میری و هیجان زده ای از اینکه میتونی خودت این ور و اون ور بری   ولی یه کم شیطون شدی و مامانی واقعا گاهی از کارات خسته میشه ولی خب منم مثل تو هیجان زده ام که نی نی قشنگم دیگه بزرگ شده   و امروز روزی بوده که براش لحظه شماری می کردم و حالا لحظه شماری میکنم برای راه رفتنت ....   دوست دارم راه رفتنت رئ با اون پاهای ظریف و قشنگت ببینم و عشم لبریز بشه از وجودت با تمام وجودم دوستت دارم وروجک شیطون مامانی    
2 آبان 1393
1